پیامک های عاشقانه و متن های پاییزی

          admin 
            بازدید : 209
          شنبه 04 مهر 1394
           نظرات (0)
        

میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی

فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم . . .

می پسـندم پاییـز را

که معافـم می کنـد

از پنـهان کردن

دردی که در صـدایم می پیچـد ُ

اشکی که در نگاهـم می چرخـد

آخر همه مـی داننـد

سـرما خورده ام . . . !

فصل باد و برگ فصل رنگ و رنگ و رنگارنگ

فصل مشق و مشق عشق و عشق انار

فصل باز باران با ترانه فصل شیدایی و مهر و مهرگان

فصل یلدا و چله

پائیز پادشاه فصول بر همه مبارک باد . . . !

مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد

روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . .

باز پاییز است اندکی از مهر پیداست ؛

حتا در این دوران بی مهری , باز هم پاییز زیباست . . .

امیدوارم با آمدن پاییز هر یک برگ که میافته یک دونه از غمهای دلت کم بشه

و دیگه هیچوقت ناراحت نباشی . . .

پاییز مرا عاشق می کند

باران عاشق تر

حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ؟

مسافری رسیده از راه با کوله باری از باران و دلتنگی

و طنین آرام گام هایش پیچیده در کوچه‌های شهر

صدایی می‌آید این حوالی

صدای قدم های پاییز

هی پاییز

ابرهایت را زود بفرست

شستن این گرد غم از دل من

چندین پاییز باران می خواهد

بـهــــار مـــن! بــپــذیــرم بــه شــعـر پـایـیــزی

غــزل غـــزل بــه فــدایت اگـرچــه ناچـیز است

هنــوز بــوی تـــو دارد هـــوای شــعــر و غـــزل

خوشـا که شعـر تو هـمـچون شکـوفه نوخیز است

’ ’ ’ ’

’ ’ ’

’ ’ ’ ’

اندکی بر زیر این باران بمان

ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند !

به یاد رسم دلتنگی به یاد لحظه هایم باش

در این پاییز تنهایی تو تنها آشنایم باش

پاییز زیبا و عروس فصل هاست

برگ ریزان درخت و خواب ناز غنچه هاست

خش خش برگ و نسیم باد را بی انتهاست

هرچه خواهی آرزو کن فصل فصل قصه هاست

پاییز آمدست که خود را ببارمت

پاییز لفظ دیگر”من دوست دارمت”

بر باد می دهم همه ی بود خویش را

یعنی تو را… به دست خودت می سپارمت

پاییزت پر از رگبار آرزوهای قشنگ

اولین لحظه های پاییزت از نم نم باران خوشرنگ

و من آرزومند آرزوهایت . . .

نه بهار با هیچ اردیبهشتی

نه تابستان با هیچ شهریوری

ونه زمستان با هیچ اسفندی

اندازه پاییز به مذاق خیابانها خوش نیامد

پـائیز مــهری داشـت کـه بـــَر دل هـر خیـابان مـی نشست . . .

یک پنجره از ابر بهارم لبریز

لبریزتر از غم غروب پاییز

در محکمه ام نوشت دنیا روزی

تبعید به غربت جنوب پاییز . . .

عمر ما عاقبت ای دوست بسر خواهد رسید

باد پاییز ندانی بی خبر خواهد رسید

گل نباشیم اگر گلشن چو خارستان کنیم

بعد ما خار فراوان به ثمر خواهد رسید . . .

من از شما گفتن تو بدم می آید

عزیزم مرا سرد خطاب نکن

این پاییز میخواهم تا افتادن آخرین برگ

با تو دیوانگی ها کنم . . .

تنهایی

نامِ دیگر پاییز است

هرچه عمیق‌تر

برگ‌ریزانِ خاطره‌هاتْ بیش‌تر . . .

و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری

که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر

فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود

دلش آغوش گرم میخواهد . . .

ارسال نظر برای این مطلب

عنوان	پاسخ	بازدید	توسط
نحوه تیز کردن قیچی های خانگی	0	744	diyana
چرا خورشيد زرد است؟	0	572	diyana
5 راهکار طلایی برای ایمن کردن رایانه	0	592	diyana
پ نه پ - 5 (طنز)	0	551	diyana
جوک های جدید و خنده دار (5)	0	424	diyana
جوک های پ نه پ جدید و بانمک	0	621	sepide
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب	0	601	sepide